اهداف و سیاست های آموزشی

همگام با پيچيده تر شدن مشاغل، بر اهميت آموزش كاركنان نيز افزوده مي شود. زماني كه مشاغل ساده بودند يادگيري آنها به آساني انجام مي شد و دگرگوني هاي فني تاثير اندكي در آنها داشت. به همين خاطر، كاركنان نياز چنداني به افزايش يا تغيير مهارت هاي خود نداشتند. اما دگرگوني هاي پرشتابي كه ربع قرن اخير در جوامع پيشرفته و پيچيده روي داده است، فشار روز افزوني را بر سازمانها وارد آورده تا خود را با وضعيت موجود وفق دهند.
در جامعه اي كه به سرعت در حال دگرگوني است، آموزش كاركنان نه تنها مطلوب است ، بلكه فعاليتي است كه بايد بطور مستمر مطابق با نياز روز مشاغل تحت نظر سازمان هاي پايدار در سطح كشور برنامه ريزي ، اجرا، كنترل و اصلاح شود تا همواره منابع انساني كارآمد و مطلع در اختيار سازمان ها قرار گيرند. اما آيا با برگزاري دوره هاي آموزشي بي اساس و بدون مبنا مي توان ره به جايي برد؟ و آيا توسعه منابع انساني با برگزاري دوره هاي آموزشي بدون هدف امكان پذير است.
افراد آموزش ديده و متخصص از مهمترين عوامل موفقيت سازمان هاي قرن بيست و يكم به حساب مي آيند، ولي امروزه به علت سرعت و شدت تغييراتي محيطي ديگر نمي توان به تخصص هاي مختلف به صورت ثابت نگريست؛ چرا كه به مرور زمان ، مهارت هاي كهنه منسوخ و مهارت هاي جديد جايگزين آنها مي شوند. در نتيجه سازمان ها يا بايد به اجبار دوره هاي آموزشي تخصصي خود را به صورت مستمر ، پايدار ، و مطابق با نياز روز برگزار كنند و متناسب با نياز شغل جديد پيش روند و يا اين كه متخصصين مورد نياز خود را از خارج سازمان تامين كنند. در هر دو صورت ، سازمان ها هزينه هاي سنگيني را متحمل و با مشكلات فراوان روبرو خواهند شد.
آموزش كاركنان به عنوان مؤثرترين راه تجديد و احيای استعدادهای انساني و ايجاد بستری مناسب براي هماهنگی بيشتر موسسات و نهادها با وظايفي كه از آنها انتظار مي رود، همواره مد نظر مي باشد. از آنجايي كه آموزش كاركنان باعث شكل گيري مهارتهای ادراكي، ايجاد و تقويت خودباوري، پرورش خلاقيت، تحقق كار گروهي، پرورش و ظهور و رشد وجدان كاري، آموزشهاي شغلي و تخصصي، آموزش اخلاقی ارزيابي مي شود، آن را از بهترين فعاليتهاي هر سازمانی تشخيص داده اند. هزينه در امر آموزش ( به معناي عام آن ) امروزه به عنوان يك سرمايه گذاري بلند مدت باسود دهي بالا محسوب مي شود. علاوه بر آموزشهاي مداوم كه هر نهادی متولي آن است، ارائه آموزشهاي تخصصي شغلي از اساسي ترين وظايف در اداره امور هر سازمان است. تاثير آموزش در بهبود فرايندهاي شغلي كاملا اثبات شده و اين تاثيرات را در شركت ها و سازمانهاي پيشرفته به خوبي مي توان مشاهده نمود. ضرورت انجام و ارتباط بين برنامه ها و عناوين و مواد آموزشي ايجاب مي نمايد تا برنامه هاي آموزشي نظام مند، سيستماتيك و داراي اهداف معين و قابل وصول باشند. از طرفي در عمل برای دستیابی به سيستم منابع انساني قوي و كارآمد، لازم است آموزش و برنامه هاي متنوع آن يكي از فاكتورهاي اساسي در پيشرفت و ارتقاء شغلي كاركنان قرار گيرد تا به سبب آن اولاً شايسته سالاري در نظام ارتقاء شغلي نهادينه گردد، ثانياً بهره وري فردي و سازماني كه از اهداف مسلم هر سازماني است افزايش يابد، ثالثاً رضايت شغلي كاركنان كه در بهداشت روانی و سازماني مؤثر است، بهبود يابد. از سوي ديگر هدفمند نمودن نظام آموزشي در سازمان، افزايش منابع انگيزشي كاركنان را در پي خواهد داشت. بنابراين با استناد به مقدمه فوق موسسه حسابرسی و خدمات مالی يکتا تدبير به منظور بهينه کردن و جهت دار نمودن برنامه هاي آموزشي، آيين نامه اجرايي آموزشي را تدوين و ارائه مي نمايد.