OK

توماس هنري ساندرز

توماس هنري ساندرز (Thomas Henry Sanders) مربي و محقق و يکي از پيشکسوتان حسابداري آمريکا در قرن بيستم است. ساندرز در هفتم آوريل 1887 در شهر استافورد شاير (staffordshire) انگلستان به دنيا آمد. پدرش توماس و مادرش کاترين ناک (Catherine Nock) نام داشتند. ساندرز در سال 1905 مدرک ليسانس خود را از دانشگاه بيرمنگهام (Birmingham) انگلستان دريافت کرد و در سال 1914، از همان دانشگاه فوق ليسانس گرفت. در سال 1921 موفق به دريافت درجه دکتري از دانشگاه هاروارد شد. در 1905، پس از گذراندن دوره ليسانس به همکاري با شرکت راج ويت ورت (Rodge Whitworth) پردخت. اين همکاري تا سال 1910 ادامه داشت. سپس از سال 1911 تا 1917 در مدرسه عالي تجارت در ياماگاشي (Yamaguichi ژاپن به تدريس تجارت پرداخت. پس از اين دوره 6 ساله به ايالات متخده رفت و به عنوان استاديار در دانشگاه مينه سوتا (Minnesota) مشغول کار شد.

توماس هنري ساندرز (Thomas Henry Sanders ) مربي و محقق و يکي از پيشکسوتان حسابداري آمريکا در قرن بيستم است. ساندرز در هفتم آوريل 1887 در شهر استافورد شاير (staffordshire ) انگلستان به دنيا آمد. پدرش توماس و مادرش کاترين ناک (Catherine Nock ) نام داشتند. ساندرز در سال 1905 مدرک ليسانس خود را از دانشگاه بيرمنگهام (Birmingham ) انگلستان دريافت کرد و در سال 1914، از همان دانشگاه فوق ليسانس گرفت. در سال 1921 موفق به دريافت درجه دکتري از دانشگاه هاروارد شد. در 1905،  پس از گذراندن دوره ليسانس به همکاري با شرکت راج ويت ورت (Rodge Whitworth ) پردخت. اين همکاري تا سال 1910 ادامه داشت. سپس از سال 1911 تا 1917 در مدرسه عالي تجارت در ياماگاشي (Yamaguichi ژاپن به تدريس تجارت پرداخت. پس از اين دوره 6 ساله به ايالات متخده رفت و به عنوان استاديار در دانشگاه مينه سوتا (Minnesota ) مشغول کار شد. در سال 1921 از دانشگاه هاروارد دکتري خود را گرفت و پس از سه سال استاديار در همان دانشگاه در 1924 دانشيار شد و سپس در 1927 به درجه استادي ارتقا يافت  تا زمان بازنشستگي در 1952، به عنوان استاد در هاروارد تدريس مي کرد. در سال 1926 ساندرز به عضويت انجمن حسابداران رسمي آمريکا درآمد و شهروند آمريکا شد. طي سال تحصيلي 1948-49 در هاروارد سخنران ديکينسون (Dickinson ) بود اين عنوان در 1929 توسط شرکت پرايس واتر هاوس (Price Waterhouse ) براي قدرداني از عضو برجسته حرفه، سر آرتور لوز ديکينسون (Sir Arthur Luwes Dickinson ) ايجاد شده بود. پرفسور ساندرز در سازمانهاي حرفه اي بسياري فعاليت داشت. در سالهاي 1923 تا 1924، معاون و از سال 1924 تا 1925 رئيس بخش بوستون (Boston ) انجمن ملي حسابداران صنعتي (NACA )، رهبر انجمن ملي حسابداران (NAA ) و انجمن حسابداري مديريت (IMA ) بود. وي همچنين از 1930 تا 1931 معاون و مدير انتشارات انجمن ملي حسابداران صنعتي و از 1931 تا 1932 رئيس و عضو هيئت مديره اين انجمن بود. او همجنين در اسلهاي 1927 تا 1929 به عنوان مدير آموزش و مدير تحقيقات (1920-1930 و 1933-34) و در نهايت رئيس کميته تحقيق انجمن ملي حساداران صنعتي را داشت؛ در سالهاي 1930 تا1941 مدير بخش تحقيقات انجمن حسابداران رسمي آمريکا و نيز عضو انجمن حسابداري آمريکا (AAA ) بود.

در سال 1934 به عنوان مدير تحقيق کميته گزارش آماري  متحدالشکل سازي حسابداري در صنعت، به منظور گزارش به شوراي برنامه ريزي و مشاوره تجاري واحد تجارت آمريکا فعاليت مي کرد. موفقيت شورا در شفافتر کردن ماهيت گزارشهاي ارائه شده توست شرکتها به سهامداران مديون نقش مهم او بود. وي در گزارش خود تحت عنوان گزارش به سهامداران که در شماره سپتامبر 1934 اکانتينگ ريويو Accounting Review )( نيز به چاپ رسيد بر لزوم هم شکل بودن عمليات اساسي گزارشگري و حسابداري تاکيد کرد، چرا که در همان زمان دريافته بود تفاوتهاي مهمي در ماهيت و حوزه عمل شرکتها در صنايع مختلف با گروههاي تجاري مختلف در داخل يک صنعت وجود دارد. او همچنين معتقد بود اگر چه از جنبه هاي مختلف، صورت سود و زيان اهميت پايه اي و اساسي دارد ولي گزارشگري سود، اغلب نسبت به گزارشگري وضعيت مالي (ترازنامه)، از مطلوبيت کمتري برخوردار است.

ساندرز در سالهاي 1934 و 1935 به عنوان مشاور کميسيون بورس اوراق بهادار (SEC )، دوران حياتي اين کميسيون، خدمت کرد. او نقش کميسيون بورس اوراق بهادار را در تهيه و گرداوري اصول حسابداري حياتي مي دانست و به همين منظور در تهيه پيشنويس فرمها و دستور عمل هاي لازم براي اني گار مهم، کمک زيادي به کميسيون کرد. در زماني که عقيده عمومي بر اين بود که کميسيون در تعريف اصول حسابداري، رويه هاي تحميلي را پيش گرفته است، ساندرز ادعا کرد که در استفاده از اين اصول اساساً مي بايد آزادي وجود داشته باشد و کميسيون نيز تنها بر قوانين خش تکيه نکند بلکه راهکارهاي انعطافپذيري را ارائه نمايد. او عقيده داشت که موفقيت کميسيون به عنوان نهاد قانونگذار، تا حدود زيادي به افزايش ميزان اصول پذيرفته شده از طرف عموم مرتبط است. او در 1936، قوانين کميسيون اوراق بهادار را به حرکتي مثبت که در نايت به همه کساني که نگران حسابداري مطلوب هستند نيرو خواهد بخشيد توصيف کرد. ساندرز در مارس 1936 مقاله اي با عنوان تاثير کميسيون بورس اوراق بهادار بر اصول حسابداري در مجله اکانتينگ ريويو به چاپ رساند.

شايد يکي از کارهايي که امنجر به شناخت وسيع ساندرز گرديد اقدام او در تاليف بيانيه اي درباره اصول حسابداري باشد که به همراه پروفسور هنري راند هاتفيلد (Henry Rand Hatfield ) و پروفسور آندرهيل مور (Underhill Moore ) و به نيابت از بنياد هاسکينس اندر سلز (Haskins &Sells ) آن را نگاشته است. در مقدمه چاپ اول اين بيانيه در 1938، انستيتوي آمريکايي حسابداران که کتاب را منتشر ساخت، نوشت که اين کتاب مشارکتي بسيار ارزشمند در بحث اصول حسابداري است و بر مبناي اين فرض تأليف شده که ارتباط موثري بين سرمايه و سود که اهداف غايي حسابدارن و حسابداري استف وجود دارد، و نويسندگان معتقد ند که تعدادي از اصول حسابداري را عموم پذيرفته اند و آنها مي کوشند اين اصول را جمع آوري وتدوين کنند.

مدتي پس از تاسيس کميسيون بورس اوراق بهادار در 1934، اين کميسيون، کميسيون تجارت مرکزي، بانک مرکزي و ساير نهادهاي دولتي را به منظور متحدالشکل کردن گزارشهاي مالي دعوت به همکاري کرد. انجمن حسابداري آمريکا به عنوان بخشي از جهتگيري جديد خود، تخقيق در زمينه اصول حساداري را آغاز کرد. نتيجه اين جهتگيري بيانيه آزمايشي اصول حسابداري با تاثير بر شرکتاي سهامي بود که در شماره ژوئن 1936 اکانتينگ ريويو به چاپ رسيد. در اين زمان بنياد هاسکينس اندرسلز، از ساندرز، استاد دانشگاه هاروارد، هاتفيلد استاد دانشگاه کاليفرنيا و مور استاد دانشکده حقوق دانشگاه ييل (Yale ) خواست تا جوابيه اي در پاسخ به بيانيه انجمن حسابداري آمريکا بنويسند و بيانيه اي درباره اصول حسابداري حاصل اين کار بود که در واقع ارزيابي و تحقيقي بود در مورد روشهاي جاري حسابداري آن زمان. طبق ادعاي نويسندگان، اين مجموعه شامل اصول و قوانيني بود که در تهيه صورت سود و زيان، ترازنامه و تهيه صورتحسابها ضروري است. محتواي بيانيه نشان مي دهد که نويسندگان آن بيشتر متوجه روشهاي پذيرفته شده بودند، که با روشهاي امروزي در اساس تفاوت داشتند. به عنوان مثال، نويسندگان، شرکتها را مجاز مي کردند تا زيانهايشان را از طريق نشان دادن در ترازنامه به عنوان دارايي و مستهلک کردن تدريجي آن در طي زمانف به دوره هاي آينده انتقال دهند. همچنين به شرکتها امکان مي دادند تا بهره اوراق قرضه را به عنوان دارايي گزارش کنند. چنين بود که هيئت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي (FASB ) به طور جدي در برابر بدهيها و داراييهاي انتقالي جبهه گيري کرد. نويسندگان اين بيانيه همچنين بخش کوچکي از رساله خود را به ميثاقها اختصاصدادند و ميثاقها را روشهاي مرسوم تهيه ترازنامه توصيف کردند. آنها مبناي بهاي تمام شده تاريخي براي داراييها و مفهوم تداوم فعاليت را دو نمونه از اين ميثاقها ذکر کردند. اين بيانيه با تمام ايرادهايي که بر آن وارد شد، کنچينه با ارزشي از روشهاي حسابداري آن زمان و منبعي مهم براي تحقيقات اثباتي در حسابداري محسوب مي شود.

از خدمات ديگر ساندرز به حرفه، در حوزه حسابداري صنعتي، تاليف کتاب حسابداري صنعتي براي کنترل، در سال1934بود. در پاسخ به رشد فزاينده مکانيزاسيون در صنعت و افزايش بعدي هزينه هاي ثابت، ساندرز به اهميت حسابداري صنعيت و مشکل تلخيص هزينه هاي ثابت پي برد. اين کتاب مرجعي براي مطالعات موردي اوليه در حسابداري صنعتي شناخته مي شود.

از خدمات ديگر ساندرز به حرفه، در حوزه حسابداري صنعتي، تاليف کتاب حسابداري صنعتي براي کنترل، در سال 1934 بود مشارکت ساندرز در توسعه اصول حسابداري از طريق تاليفات بسيار او در اين حوزه اثبات مي گردد، از جمله: مشکلات حسابداري صنايع در سال 1923، دفتر داري و دانش تجاري که دو بخش آن را جي اچ جکسون (J.H.Jackson ) و اي اچ اسپرول (A.H.Sproul ) در 1926 تاليف کرده اند، کتاب درسي اصول حسابداري که به همراه هاتفيلد ان ال بارتون (N.L.Burton در 1951 تاليف کرد، گزارشهاي سالانه شرکتها (1949) و اثرات ماليات بر مديران اجرايي (1951). وي، بعلاوه مقالات بسياري در مجله هاي دانشگاهي بويژه در اکانتينگ ريويو به چاپ رساند. همچنين مقاله اي با عنوان سربار در اقتصاد و حسابداري در آوريل 1926، در بولتن انجمن ملي حسابداران صنعتي به چاپ رساند.

در سال 1954 براي قدرداني از فعاليتهاي دانشگاهي و خدمات عمومي او به عضويت در تالار مشاهير حسابداري در دانشگاه اوهايو در کلمبيا برگزيده شد.

از خدمات عمومي او مشاورت کميسيون بورس اوراق بهادار در سالهاي 1934و 1935، رياست بخش تحليل بهاي تمام شده، بخش خريد، اداره مديريت توليد و عضويت در هيئت تعديل قيمتهاي واحد جنگ را مي توان نام برد.

توماس هنري ساندرز در 25 مارس 1914 با گرترود اسکوييز (Gertrude-Schuiz ) ازدواج کرد و صاحبت پنج فرزند شد. وي در 5 ژوئن 1953 در سن 68 سالگي درگذشت.


1395/04/09

Bookmark and Share   شماره خبر :1104 تعداد بازدید :1950

درج نظرات اخبار

نویسنده *
نظر *
کد ویژه
کد امنیتی
Captcha reload