در محاسبه شاخص کل بورس تهران با برخي از شاخص بورسهاي بينالمللي، شاخص بورس تهران با رشد 6/12درصدي بيشترين بازدهي را با رکوردي تاريخي در هفته گذشته به خود اختصاص داد
دکتر عباس هشي/ صاحبان ثروت شبانه چه کساني هستند
عباس هشي/ صاحبان ثروت شبانه چه کساني هستند
روزنامه آرمان امروز مورخ 97/06/26
در محاسبه شاخص کل بورس تهران با برخي از شاخص بورسهاي بينالمللي، شاخص بورس تهران با رشد 6/12درصدي بيشترين بازدهي را با رکوردي تاريخي در هفته گذشته به خود اختصاص داد. کارشناسان معتقدند که ميتوان به آينده بازار سهام با معرفي آن به اقشار مختلف جامعه اميدوار بود. همچنين اين باور وجود دارد که شرايط کلي اقتصادي کشور نشان ميدهد ادامه روند رو به رشد قيمتها و شاخص بورس در بلندمدت امکانپذير نيست، چراکه از يکسو رکود حاکم بر اقتصاد و تورم تحميلي بر آن سودآوري شرکتهاي حاضر در بازار سهام را تحت تاثير قرار داده و از طرف ديگر معماهايي همچون آينده برجام، اقتصاد و بازار سرمايه را تحت تاثير خود قرار داده است. بنابراين بهنظر ميرسد در صورتي که سياستهاي اقتصادي بازار سرمايهمحور شود و تلاش کنيم نقدينگي را به سمت بازار سهام هدايت کنيم، از يک طرف نقدينگي سرگردان، اقتصاد کشور را تهديد نميکند و از سوي ديگر در پي تامين مالي مناسب و ارزان بنگاهها از طريق بازار سهام ميتوان شاهد بهبود وضعيت صنايع و اقتصاد بود. در اين زمينه، «آرمان» گفتوگويي با عباس هشي، کارشناسارشد بازار سرمايه داشته است. او ميگويد: «بورس کشور ما بهدليل منفعت ناشي از کاهش ارزش پول مالي جذاب شده است. همچنين بازارهاي ديگر در کشور ما اشباع شده است يعني به قدري که قيمت دلار و سکه بالا رفته است کساني که خريداري کردهاند آن را به فروش نميرسانند، در نتيجه مسيري از پول سرگردان در کشور ناخودآگاه به سمت بورس رفته است و با افزايش تقاضا با افزايش قيمت نيز مواجه شده است.»
اخيرا شاهد رکوردزنيهاي مداوم شاخص کل بورس هستيم. گفته ميشود که افزايش قيمت دلار باعث اين روند افزايشي شده است. اين موضوع چه دلايلي دارد؟ درواقع چه عواملي امروز باعث رونق بازار سرمايه کشور شده است؟
بخش قابل ملاحظهاي از خريد و عرضه موجودي مواد اوليه کالاها و قطعات شرکتها و حتي کساني که شرکتهاي غيرتوليدي دارند، ارزان است. در 21فروردين که نرخ جديد ارز تعديل شد، ما با کاهش شديد ارزش پول ملي مواجه شديم و قيمت ارز افزايش بيسابقهاي داشت. حال در روزي که قيمت دلار تغيير پيدا کرد بهصورت ناخودآگاه هر کسي که کالا و مواد اوليه صادراتي داشت، از يک ثروت شبانه برخوردار شد. در گذشته زماني که قيمت ارز تعديل ميشد، اين اضافه قيمت ناشي از سود کاهش ارزش پول که روي موجودي به نفع دارنده کالاها بود را دولت از طريق سازمان کنترل قيمتها از شرکتها دريافت ميکرد. امسال چنين اتفاقي صورت نگرفت و عملا زماني که قيمت ارز حدود 20درصد افزايش يافت يعني «سود شبانه» دارندگان ارز بالا رفت، در اين ميان اشکالي که وجود داشت اين بود که بازار ثانويه ارز تعطيل شد و عملا قيمت ارز در بازار ثانويه به دست دلالان ارزي افتاد و قيمت دلار يکباره به هشتهزار، 12هزار و 16هزارتومان رسيد؛ يعني هر فردي که صاحب کالايي بوده است قادر بود آن را گران بفروشد در نتيجه از ثروتي شبانه برخوردار شد که در مقابل آن، مردم دچار ضرر و زيان شدند. در حال حاضر شرکتهاي توليدي و تجاري در سال 97 کالاهاي خود را به قيمتي ميفروشند که بر اساس قيمت روز دلار تعيين ميشود، يعني زماني که به مغازهاي براي خريد محصولي ميرويد هر روز با قيمت جديدي مواجه ميشويد و گفته ميشود قيمتها با دلار تغيير ميکند. براي مثال مرغ که کالايي اساسي است و حمايت دولت را نيز دارد در روز اول 20درصد افزايش يافت و در حال حاضر با افزايش دوبرابري قيمت به فروش ميرسد، اما قطعات و لوازم الکترونيکي و بخش عمده کالاهاي غيراساسي با افزايش سهبرابري قيمت روبهرو شدهاند، در نتيجه سود شرکتها به خودي خود شامل يک درآمد اضافي است که اين هيچارتباطي به کارايي آن ندارد و صرفا قيمت فروش محصولات بالا رفته است و ميخواهند جنسهاي ارزان خريداريشده را با قيمت بالا و سود اضافه به فروش برسانند. البته مقابل بخشي از چنين عملکردي توسط دولت گرفته شده است و ميگويند حدود پنجدرصد از ارز صادرات را ميتوانيد به هر نرخي به فروش برسانيد، اما 95درصد آن را بايد به حساب سامانه نيما به قيمت دلار 4200توماني به دولت عرضه کنيد. براي شرکتهايي چون پتروشيميها در اين بخش سود مورد انتظار به قدري که در باقي شرکتها اتفاق افتاد نبود و لوازم خانگي و دارو به قيمت بالايي افزايش يافت. بورس کشور ما بهدليل منفعت ناشي از کاهش ارزش پول مالي جذاب شده است. همچنين بازارهاي ديگر در کشور ما اشباع شده است، يعني به قدري که قيمت دلار و سکه بالا رفته است کساني که خريداري کردهاند آن را به فروش نميرسانند، در نتيجه مسيري از پول سرگردان در کشور ناخودآگاه به سمت بورس رفته است و با افزايش تقاضا با افزايش قيمت نيز مواجه شده است.
فکر ميکنيد اين روند افزايشي تا چه زماني ادامه داشته باشد و چه مکانيزمي لازم است تا اين رشد ادامه پيدا کند؟
مادامي که ما بهلحاظ اقتصادي، برنامه مناسبي نداشته باشيم گشايشي حاصل نميشود. توجه کنيد وقايع ارزي اخير صرفا به سبب بيکفايتي اقتصادي در کشور رخ داده است. زماني که بازار ثانويه ارزي تعطيل شد و ميدان را براي دلالان ارزي، واسطهگران و ويژهخواران ارزي باز گذاشتند بيکفايتي برخي به اثبات رسيد. مگر ميشود مملکتي که وزير اقتصاد نداشته باشد، چرخ اقتصاد آن بچرخد. البته قبلا هم وزير اقتصادي داشتيم که اقتصادي نبود، يعني زماني که بود و نبود وزير هيچ تاثيري در امور اقتصادي کشوري ندارد، شما انتظار اين را داريد که مشکلات فعلي پايان بيابد؟
برنده بازار سرمايه ما امروزه چه شرکتهايي هستند و علت آن چيست؟
برنده بازار سرمايه فردي است که سهمي را خريداري ميکند و با سود مناسب سهم خود را ميفروشد. سود براي شرکتها چون ميدان اسبسواري است که يک اسب در آن ميدود. در اصل اسب برنده مسابقات نيست و افرادي که در حال خريد و فروش هستند و بازيگران فردي يا حقوقياند برنده اصلي جريان هستند.
اخيرا يکي از تصميمات بزرگي که در بازار سرمايه گرفته شده است حذف رانت فروش فلزات در بورس کالاست. نتيجه اين سياست چه خواهد بود؟
بورس کالا را راهاندازي کردهاند تا بتوانند بازار سياه قيمت آهن که سود آن به جيب دلالان وارد ميشد را از ميان ببرند. سود ذوب آهن از لحاظ حساب و کتاب 10درصد بود و تفاوت قيمت آهن براي مصرفکننده با قيمت آهن طبق حسابهاي ذوب آهن چيزي حدود 300، 400درصد بود و بستگي به ساخت آن به 200 و 100درصد هم ميرسيد و تفاوت داشت. در اصل بورس کالا را راهاندازي کردند تا دلالي و واسطهگري در قيمت آهن از ميان برود، اما وقتي واحد بورس کاغذي ميشود، شرکتهاي سرمايهگذاري بانکها و حتي بانکها وارد آن شدند و حتي در خريد آن بهعنوان مشتري حضور پولي پيدا کردند، در نتيجه براي قيمتهاي کالا بهنوعي بازار سياه ايجاد شد. اگر کاري ميکنند تا اين رانت و تبعيض از ميان برود بهنفع بازار بورس و سرمايه است.
1397/07/04
|
|
|
شماره خبر
:4053 |
تعداد بازدید
:9113 |