کسي که هدايت ميکند، در اصل نجاتبخش نيز هست. اگر کسي ما را نجات داده باشد تا آخر عمر مديون او ميشويم؛ چراکه ارزش کار او قابل جبران نيست. نجات دادن ميتواند شامل مسائل بسيار ساده تا پيچيده باشد. مشورت گرفتن، راهنمايي گرفتن، دريافت هشدار بهموقع و مواردي ازايندست ميتواند مسير صحيح را به ما نشان داده و ما را نجات دهد. نجاتيافته منافع بيشماري کسب کرده و در بيشتر مواقع هزينهاي هم نميپردازد يا در مقابل آن مابه ازاي بسيار ناقابل ميپردازد. در حقيقت ميان ارزش و منافع حاصل آمده و هزينه صرف شده، توازني برقرار نيست. يکي از حرفههاي امروزي که براي سازمانها نقش نجاتدهنده دارد و ميتواندسازمانها را از مخاطرات برهاند و به مسير صحيح هدايت کند، «حسابرسي داخلي» است. بعد از مشکلاتي که در کشور به وجود آمد، خوشبختانه استقرار واحد حسابرسي داخلي در سازمانهاي ايراني (شرکتها، موسسات اعتباري و...) رو به افزايش است. جوان بودن اين حرفه ارزشآفرين در ايران موجب شده است تا بسياري از ذينفعان آن (سهامداران، هياتمديره، مديران ارشد، کارکنان، دولت و بهطور عام جامعه) از ارزشها و کارکردهاي آن آگاه نباشند. بهطور عام براي بسياري از ذينفعان خروجيها، نتايج و پيامد حسابرسي داخلي که در اين نوشتار کوتاه آن را «ارزش ايجادشده توسط حسابرسي داخلي» نامگذاري ميکنيم، ملموس و روشن نيست.
چالش حسابرسي
انجام مصاحبه عميق با 65 نفر از ذينفعان، صاحبنظران حرفه حسابداري (حسابرسي) و بهرهگيري از ديدگاههاي آنان و همچنين بررسيهاي ميداني انجامشده، نشان ميدهد که چالشهاي فراواني درباره حسابرسي داخلي در ايران وجود دارد که مستلزم برنامهريزي براي رفع آن است. يکي از چالشهاي پديدار شده در پژوهش مزبور «روشن نبودن ارزش ايجادشده توسط حسابرسي داخلي براي ذينفعان» است؛بنابراين بهاختصار به تبيين اين موضوع پرداخته ميشود. اگر سازماني را بهمثابه يک تيم ورزشي فوتبال بنگريم، عملکردهاي مثبت سازمان درست مانند بردهاي کسبشده،گلهاي زدهشده، جامهاي تصاحبشده، افتخارات و عناوين کسبشده تلقي ميشوند. در يک مسابقه ممکن است فقط مهاجم گل را به ثمر برساند، اما آيا ميتوان تمام عملکرد مثبت و نتايج را به او نسبت داد؟
به کمک اين مثال ساده ميتوان دريافت که رهگيري عملکرد بسياري از واحدهاي سازمان نسبت به عملکرد کلي سازمان دشوار است؛ اما نقش آنها در کسب عملکرد حاصل آمده،انکارناپذير است. مديران تصميمات نهايي براي نجات، هدايت و پيشبرد سازمان ميگيرند اما اين تصميم برآيند تلاشها، تفکر، اقدامات، سازوکارها و زحمات طيف وسيعي از تلاشهاي واحدهاي سازماني است که يکي از اين واحدهاي اثرگذار، واحد حسابرسي داخلي است.
حسابرسي داخلي در دو قالب ارائه خدمات اطمينان بخشي و ارائه خدمات مشاورهاي به سازمان خدمات ارائه ميدهد. اطمينان بخشي و ارائه خدمات مشاورهاي از طريق ارزيابي فرآيندهاي راهبري سازمان، مديريت ريسک و کنترل و پيشنهاد براي بهبود آن محقق ميشود.
يک فرصت خاص
يکي از کارکردهاي عام حسابرسي، رفع ترديد و ابهام است؛اما بهراستي «اطمينان دهي» و «رفع ترديد» که موجب آرمش ميشوند، بسيار ارزشمند هستند و بهراحتي نميتوان ارزشي براي آنان نهاد. هنگاميکه يک شخص بهصورتسالانه (دورهاي) براي اطمينان از سلامت خويش، آزمايش پزشکي ميدهد؛ هزينههاي آنچناني متحمل نميشود اما منافع آن چيست؟ رفع ترديد و اطمينان از سلامت يا آگاهي بهموقع از بيماري و علائم آن و بالا رفتن امکان درمان از منافع حاصله آن است. پس اگر بهموقع بتوانيم از علايم بيماري آگاهي پيدا کنيم، احتمال نجات زندگي افزون ميشود. ارزش درمان، سلامت يافتن و فرصت زندگي بهراستي چقدر ميارزد؟ ارزيابي مستمر فرآيندهاي راهبري، مديريت ريسک و کنترلهاي داخلي سازمان توسط واحد حسابرسي داخلي نيز همينگونه است. در گام اول براي مديران سازمان اين اطمينان به وجود ميآورد که فرآيندها و کنترلها بهطور صحيح کار ميکنند و مديران ميتوانند با آرامش گامهاي لازم براي تحقق اهداف بردارند يا اينکه بهموقع از نارساييهاي مربوطه آگاه ميشوند و درنتيجه ميتوانند بهصورت بهنگام آن را مرتفع سازند. همچنين حسابرسان داخلي براي سازمان و مديران آن نسبت به موضوعات مختلف بينش ايجاد ميکنند. بينش به معناي شناخت دقيق و عميق از موضوعات و مسائل براي حل آنهاست.
فوايد کنترل
حسابرسان داخلي براي ايجاد بينش در سازمان نسبت به مساله از چند مولفه استفاده ميکنند که 1- آگاهي بخشي، 2- انعکاس 3- تصويرسازي و 4- ايجاد انگيزه، شامل اين نکات ميشوند. مصداق برخي از خدمات مشاورهاي و اطمينان بخشي که هماکنون توسط حسابرسان داخلي به سازمانها ارائه ميشود، شامل موارد زير است:
مدير براي تصميمگيري پيرامون طرح تهيهشده (توسط اشخاص بيروني يا ساير واحدهاي سازمان)آن را براي بررسي به واحد حسابرسي داخلي ارجاع ميدهد. حسابرسان داخلي پس از بررسي مفروضات و جوانب آن، گزارشي از غيرواقعي بودن مفروضات و در نظر گرفته نشدن کليه حقايق به مدير ميدهند و مدير را از اخذ تصميم اشتباه آگاه ميسازند.
در جلسه ارزيابي عملکرد يک واحد (شرکت فرعي)، حسابرسان داخلي بهعنوان مشاوران سازمان در کنار مديران حضور دارند و با طرح پرسش و ارائه نقطه نظرات خويش، مديران را در ارزيابي دقيق عملکرد، ياري ميرسانند.
مديران سازمان بهطور ناگهاني از عدم رعايت آييننامههاي داخلي سازمان که براي ايجاد يکنواختي، مرتفع کردن تعارضات، مديريت هزينه و غيره وضع شدهاند، توسط حسابرسان داخلي آگاه ميشوند.
امروزه ريسک رعايت يکي از پنج مخاطره اصلي سازمانها تلقي ميشود و عدم رعايت ميتواند هزينههاي گزافي به سازمانها تحميل کند. حسابرسان داخلي با بررسي مستمر رعايت قوانين و مقررات، سازمانها را در رعايت و مديريت اين ريسک ياري ميکنند.براي نمونه حسابرسان داخلي آخرين آييننامه مرتبط با قوانين و مقررات بيمه تامين اجتماعي را اطلاعرساني ميکنند و توصيهها و هشدارهاي لازم و بهموقع براي رعايت آن ارائه ميکنند. همچنين حسابرسان داخلي درباره رعايت آخرين بخشنامههاي قوانين و مقررات مالياتي رهنمودهاي لازم به سازمان ارائه ميدهند و در مورد اجتناب از موارد عدم رعايت که در گذشته رخدادهاند (درسهاي گرفتهشده از گذشته) هشدارهاي لازم را به سازمان ارائه ميکنند.
کارايي و اثربخشي فرآيندهاي مختلف سازمان توسط حسابرسان داخلي موردبررسي قرار ميگيرد. حسابرسان داخلي با بررسيهاي انجامشده، به مديران گزارش ميدهند که در صورت ساخت مواد بستهبندي (حدود 500 ميليون قوطي در سال) بهجاي خريد کارمزدي آن از پيمانکاران، به ازاي هر قوطي 1.000 ريال صرفهجويي در بهاي تمامشده محصول، اتفاق خواهد افتاد. حسابرسان داخلي مشکلات ناشي از اعتبار سنجي مشتريان و پيشنهادهاي بهبود آن را بهموقع به مديريت سازمان ارائه ميکنند و مديريت سازمان را در«مديريت ريسک لا وصول ماندن مطالبات» ياري ميرسانند. حسابرسان داخلي پس از حسابرسي شرکتهاي فرعي،وضعيت رعايت ابلاغيههاي شرکت مادر را به اطلاع مديران هلدينگ ميرسانند و همچنين اهم نارساييهاي مندرج در عملکرد، کنترلهاي داخلي و سوء مديريت در آن شرکتهارا بهموقع گزارش ميدهند.
با توجه به بررسيهاي (ارزيابي)صورتهاي مالي و کنترلهاي داخلي حاکم بر گزارشگري مالي توسط حسابرسان داخلي و به اتکاي گزارشهاي آنان، اعضاي هياتمديره و مديرعامل شرکت که بخش عمده آنهاداراي دانش تخصصي فني (غيرمالي) هستند، با آرامش و اطمينان خاطرصورتهاي مالي را امضا ميکنند. با عنايت به بورسي بودن شرکت و مسئوليت آنان در مقابل ذينفعان و سهامداران، اطميناندهي حسابرسي داخلي موجب آسودگي خاطر مديران ميشود. از طرفي استقرار حسابرسي داخلي در شرکت و شرکتهاي فرعي، فرصت تقلب، سوءاستفاده و سوء جريان را از ميان ميبرد و اثر پيشگيرانه دارد. قابلاتکا بودن صورتهاي مالي که مبناي تصميم سرمايهگذاران (سهامداران بالفعل و بالقوه) است، بيشتر به قابلاتکا بودن کنترلهاي داخلي سازمان که حسابرسان داخلي ناظر،جراح و پرستار آن هستند، بستگي دارد.
مسئولان گوش کنند
بهراستي بر خدمات ارائهشده در بالا که فقط بخشي از خدمات جاري حسابرسان داخلي است، چه قيمتي ميتواننهاد؟ ارزش اينکه اعضاي هياتمديره با آرامش و آسودگي خاطر صورتهاي مالي را امضا کنند، چقدر است؟ رفع دغدغههاي مديريت و رفع ترديد آنها چقدر ميارزد؟همچنين برخي از ويژگيهاي حسابرسي داخلي، خدمات ارائهشده توسط آن را متمايز ميکند؛يعني خدمات ارائهشده توسط حسابرسان داخلي چند تفاوت اساسي با گزارشهاي ارائهشده توسط ساير نهادها يا واحدهاي سازمان دارد. اول اينکه حسابرسي داخلي يک حرفه است، داراي ارتباطات حرفهاي و استانداردها، آيين رفتار حرفهاي و ضوابط کاري مشخص است. دوم اينکه حسابرسان داخلي در سازمان داراي جايگاه سازماني مشخص و استقلال (نسبي) هستند و کميتههاي حسابرسي و هياتمديره از اين جايگاه محافظت ميکنند و سوم اينکه به دليل آنکه حسابرسان داخلي درگير امور اجرايي نيستند، نسبت به پديده موردبررسي ارزيابي، مستقل هستند و يافتههاي خود را بهصورت واقعبينانهاي (بيطرفانهاي) ارائه ميکنند. حسابرسي داخلي در حال حاضر هزينههاي چنداني به هزينههاي شرکت اضافه نميکند اما ارزش ايجادشده توسط آنهاقابلملاحظه است. براي به سرانجام رسيدن تلاشهاي حسابرسان داخلي، عوامل زيادي موثر است که اين موضوع اندازهگيري ارزشهاي ايجادشده توسط آنان را سخت ميکند. غيرقابلاندازهگيري بودن اين ارزشها به معناي بيارزش بودن نيست؛ بلکه ارزشهاي ايجادشده در طيف وسيعي از اقدامات و نتايج سازمان و تصميمات مديران نهفته است. بديهي است دستيابي به اهداف حسابرسي داخلي متضمن انجام سرمايهگذاري مناسب در واحد حسابرسي داخلي، جذب و تربيت منابع انساني باکيفيت، وجود ارکان قوي راهبري شرکتي، وجود فلسفه و نگرش مثبت مديريت نسبت به حسابرسي داخلي، قوانين و مقررات لازم الاجرا، توسعه حاکميت شرکتي، ترويج حسابرسي داخلي و... خواهد بود. در حقيقت مهيا بودن بسترهاي حسابرسي داخلي، نقش اساسي در ارزشآفريني آن دارد. ناگفته پيدا است عملکرد واحد حسابرسي داخلي به عملکرد و اثربخشي واحد تجاري نيز وابسته است. در سازمانهايي که به ارزيابي عملکرد، مديريت هزينه، پاسخگويي، نظارت موثر و بهطور خلاصه به «مديريت» اعتقادي وجود ندارد، نميتوان انتظار داشت گزارشها و يافتههاي حسابرسي داخلي به سرانجام برسد. به نظر ميرسد آگاهي از ارزشهاي حسابرسي داخلي ميتواند فلسفه و نگرش ذينفعان نسبت به حسابرسي داخلي را تغيير دهد و شايد اين آگاهي بخشي بتواند بسترهاي لازم را براي خلق ارزش توسط «حسابرسي داخلي» در سازمانهايي که به مديريت اعتقاد دارند، مهيا سازد.
با توجه به مسائلي که به آن اشاره کرديم، استقرار واحد حسابرسي داخلي کارآمد در سازمانها،درنهايت به شفافيت، عدالت، انصاف، کارايي، اثربخشي، رعايت قوانين و مقررات و... که از اهداف جامعه، دولت و قانونگذاران است، ميانجامد و منتج به پيامدهاي کلان مثبت ميشود؛ بنابراين از دولت انتظار ميرود به اين حرفه ارزشآفرين، توجه بيشتري کند. درانتها بايد گفت در دنيا به ارزش حسابرسي داخلي اهميت فراواني داده ميشود و اصول مختلف حاکميت شرکتي حسابرسي داخلي را بهعنوان يکي از مکانيزمهاي اصلي خود معرفي کردهاند و قوانين و مقررات بهويژه قوانين حاکم بر شرکتهاي سهامي عام، حسابرسي داخلي را به رسميت شناختهاند. انجمن حسابرسان داخلي از حدود 80 سال پيش تاسيسشده است و در حال حاضر بيش از 190.000 عضو دارد و يکي از بزرگترين تشکلهاي حرفهاي جهان است.