معاملات روز گذشته بازار سهام از منظر شاخص کل داراي دو نيمه متفاوت بود. رشد صبحگاهي پر شتاب در دقايق نخست معاملات و اصلاح تدريجي آن تا نزديک شدن به مرز صفر تابلو، خبر از اصلاح تدريجي نمادهاي موثر بر شاخص کل در جريان داد و ستدهاي روزانه داد. البته اين اصلاح که در برخي از نمادهاي بزرگ با شتاب بيشتري به وقوع پيوست، در سمت تقاضا نيز با حمايتهايي در سطوح منفي همراه بود که منجر به افزايش ارزش معاملات خرد روزانه تا مرز ۱۱۳۳ ميليارد تومان شد. افزايش ارزش معاملات از يکسو تحتتاثير تقابل خريداران و فروشندگان با انگيزههاي متفاوت در نمادهاي بزرگ بود و از سوي ديگر اقبال به صنايعي نظيرخودرو و سيمان در فرآيند چرخش سريع نقدينگي در تالار شيشهاي و داغ شدن بحث افزايش سرمايه از محل مازاد تجديد ارزيابي داراييها را نشان ميداد. در چنين شرايطي جهتيابي جريان نقدينگي مهمترين فاکتور براي تشخيص حرکتهاي کوتاهمدت به شمار ميآيد. در حاليکه براي تصميمگيري درخصوص روند بلندمدت بورس نهايتا عوامل بنيادي و سودآوري شرکتها ملاک اصلي خواهد بود. خالص تغيير مالکيت ۵۶ ميليارد توماني از سهامداران حقوقي به حقيقي در معاملات روز گذشته بورس تهران نشان از حفظ برتري خريداران خرد نسبت به فروشندگان ميدهد. موضوعي که طي روزهاي گذشته و در طول تلاطمهاي شاخص کل و نوسان قيمت سهام در صنايع گوناگون يک امر ثابت و رو به رشد بوده است و خبر از ورود نقدينگي جديد در سطوح فعلي و اوج شاخص کل ميدهد. در اين ميان صنايع خودرو و ساخت قطعات، محصولات شيميايي و بانکها پرچمدار برترين گروههاي صنعت در زمينه ارزش معاملات روزانه بودند. برتري مطلق خريداران در صنعت خودرو و برخي نمادهاي بانکي، عمدتا به خاطر بحث تجديد ارزيابي داراييها بود. در نمادهاي شيميايي نيز تقابل انگيزههاي متفاوت سرمايهگذاران و تمرکز بيشتر بر نمادهاي سرمايهگذاري در اين حوزه، عامل اصلي افزايش حجم و ارزش معاملات بهشمار ميآيد. دلايلي که براي ورود به سهام گروه خودرويي اکنون مطرح است، با توجه به ريسکهاي بزرگ موجود در اين صنعت، سرمايهگذاري در شرکتهاي زيانده به اميد کسب بازدهيهاي کوتاهمدت را به يک قمار بزرگ شبيه ميکند. امري که از چشم اهالي بازار دور نيست و تشديد تقابل عرضه و تقاضا در اين گروه را به همراه داشتهاست.ذکر اين نکته خالي از لطف نيست که چرخش سريع نقدينگي در معاملات روزانه و داغ شدن معاملات يک صنعتخاص در يک دوره زماني کوتاه، خبر از آشفتگي سرمايهگذاران درخصوص تصميمگيري در برهه زماني فعلي ميدهد.
بورس؛ انتخاب اول سرمايههاي سرگردان
همانطور که اشاره شد، فرآيند جذب نقدينگي در بورس تهران با توجه به آمارهاي موجود يک امر ملموس به حساب ميآيد. بازارهاي موازي اگرچه توان و کشش جذب نقدينگي سرگردان را دارند، اما جذابيت ورود پول با انگيزه سفتهبازي را نشان نميدهند. درجا زدن بازارهايي مانند ارز و سکه و مسکن پس از رشدهاي سريع با توجه به ساختار شناور قيمتي، در حال حاضر چشمانداز سودآوري بالايي به صاحبان سرمايه نشان نميدهد. از سوي ديگر تنوع مدلهاي سرمايهگذاري در بورس تهران براي انگيزههاي مختلف سودآوري و بالا رفتن نقدشوندگي اين بازار در طول يکسال گذشته، بورس را به بزرگترين بازار هدف براي نقدينگي در دسترس تبديل کرده است.
يکي ديگر از نکاتي که در اين خصوص نبايد دور از نظر بماند، تغيير معنادار ترکيب سپردههاي بانکي از بلندمدت به کوتاهمدت است. اين موضوع از يکسو و تا حد زيادي به دليل افزايش تورم و بزرگ شدن بخش مصرف در درآمدهاي خانوار است که نياز به استفاده هرچه بيشتر از پساندازها بهمنظور مصرف را ايجاد کردهاست و از سوي ديگر با توجه به جذابيت کم سود سپردههاي بانکي در دورههاي بلندمدت، در دسترس قرار گرفتن هرچه بيشتر وجه نقد بهمنظور امکان استفاده سريعتر از موقعيتهاي سرمايهگذاري را به عنوان يک اولويت مطرح ميکند. در اين خصوص ورود پولهاي کمتجربه به بازار سهام ميتواند تبعاتي براي اين بخش از اقتصاد به همراه داشته باشد. حرکتهاي گروهي و قدرت هرچه بيشتر شبکههاي مجازي براي تبليغ سهامي که با فشار نقدينگي حرکتهاي سريعي را تجربه ميکنند، بيم ايجاد حباب قيمتي در سهام اينچنيني را بيش از پيش تقويت ميکند.
تقابل انگيزههاي بورسبازان
يکي از موضوعاتي که اين روزها ذهن سرمايهگذاران را به شدت درگير کردهاست، بحث رکود در بازارهاي جهاني و واکنش قيمت کاموديتيها به اين موضوع است. به طور مثال قيمت جهاني کالاهايي مانند نفت، مس و روي طي ۴ ماه گذشته به ترتيب ريزشهاي ۱۴، ۱۲ و ۲۲ درصدي را به ثبت رسانده است. قيمت منطقهاي فولاد خام نيز طي ۴ ماه گذشته ريزش نزديک به ۱۰ درصد را تجربه کردهاست.
در مورد قيمت محصولات شيميايي نيز قيمت اوره، متانول و محصولات پليمري طي ماههاي گذشته شاهد اصلاحهاي بعضا قدرتمند بودهاند. با نگاه گذشتهنگر، کاهش معنادار قيمتهاي جهاني بيش از هر چيز تحتتاثير تنشهاي جنگ تجاري و گارد محافظهکاري در سمت تقاضا رقم خورده است. قيمتهاي فعلي نيز براي کسب سودهاي قابلقبول در سهام کاموديتي محور بورس تهران حاشيه امن مناسبي را بهوجود ميآورد و علت عدمريزش شديد قيمت سهام کاموديتيمحور طي هفتههاي گذشته را ميتوان به همين امر نسبت داد. تشکيل تقاضاي مناسب در محدوده منفي از يکسو و ميل کمتر سرمايهگذاران به فروش هرچه بيشتر در قيمتهاي اصلاح شده، تاثير منفي نمادهاي بزرگتر را محدود کردهاست. اما از سوي ديگر با توجه به شرايط فعلي و گنگ بودن چشمانداز کالايي در بازارهاي جهاني، نميتوان خروج تدريجي پول از نمادهاي کالايي را ناديده گرفت. پولهاي خارج شده از اين بخش طي معاملات هفتههاي گذشته بهتدريج جذب نمادهايي شده است که بهانههاي متفاوتي براي سرمايهگذاري يدک ميکشند. انگيزههايي نظير تکيه بر دارايي به روز نشده بنگاههاي اقتصادي، سهام شرکتهايي با محوريت توليدات خردهفروشي و مواد مصرفي داخلي و افزايش سرمايههاي سنگين در برخي نمادهاي بورسي، مهمترين مقاصد پولهاي آزاد شده در بورس را به سرمايهگذاران نشان ميدهد. از سوي ديگر با افت قيمت سهام کاموديتي محور و دلگرمي سهام اين شرکتها به گزارشهاي ۳ ماهه و در برخي از موارد پوشش مناسب فروش نيمه نخست سالجاري، ريزشهاي بيشتر قيمت، تحتتاثير ترسهاي فزاينده نسبت به آينده قيمتهاي جهاني ميتواند منجر به ورود قيمت سهام مزبور به محدوده ارزندگي شود و از اين حيث شدت فشار فروش در اين بخش ميتواند جاي خود را به شکلگيري يک تعادل پايدار همراه با ايجاد يک روند صعودي بدهد.
رشد معنادار ارزش معاملات
همانطور که در قسمتهاي قبلي گزارش اشاره شد، جريان محسوس ورود نقدينگي به بورس تهران در کنار تقابل انگيزههاي معاملهگران بورسي منجر به افزايش حجم معاملات روزانه و به تبع آن ارزش دادوستدها شدهاست. تقابل نظرهاي متفاوت از يک سو و ورود سرمايههاي بيتجربه از سوي ديگر در فضايي که توام با نااطمينانيهاي زيادي نسبت به آينده است، فعاليت معاملهگران را در خريد و فروشهاي روزانه زياد کردهاست. رشد ارزش معاملات روزانه از محدوده ۵۰۰-۶۰۰ ميليارد تومان طي ماههاي گذشته به بالاي ۱۰۰۰ ميليارد تومان و تثبيت آن در اين محدوده گواه اين مدعاست. هرچند افزايش ارزش معاملات روزانه و فعاليت بيشتر معاملهگران بورسي در بازههاي کوتاهمدت باعث بالا رفتن نقدشوندگي بازار ميشود، اما اين موضوع به طور صرف نميتواند يک سيگنال مثبت به حساب بيايد. ورود سرمايههاي کمتجربه و حرکت براساس تبليغات و موجهاي زودگذر با تحمل ضرر و زيان همراه خواهد بود که ميتواند در ميانمدت به خروج سرمايههاي زيانديده و بيخبر از بورس منجر شود. از طرفي افزايش فشار فروش در بخشهاي مورد توجه تالار شيشهاي، موج منفي را در کليت بازار به همراه خواهد داشت که اصطلاحا توانايي سوزاندن تر و خشک را با هم دارد.
يکي ديگر از مواردي که نبايد دور از ذهن بماند اين است که افزايش اقبال به سمت سهامي که با محوريت افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي داراييها داغ ميشوند، اگر چه تا قبل از تحقق اين امر جذابيتهايي را براي خريد ايجاد ميکند، اما با جديتر شدن موضوع و ورود به مرحله عملياتي، از آنجا که يک امر تکرار شونده و لزوما سودآور نيست به معناي واقعي ورود جريان حقيقي پول به بنگاه را سبب نميشود، جذابيت خود را از دست داده و منجر به رکود و رسوب معاملات در اين سهمها خواهد شد. تجربههاي گذشته درخصوص سهام با چنين مختصاتي نشان ميدهد که افزايش حجم و ارزش معاملات همزمان با رشد معنادار قيمت در بازههايي که موضوع افزايش سرمايه از محل مازاد تجديد ارزيابي داراييها داغ بودهاست، پس از تحقق اين امر به رکود و درجا زدن همراه با اصلاح قيمتها انجاميده و عملا سهام مزبور را به کما بردهاست. براي مثال افزايش سرمايه از محل مازاد تجديد ارزيابي داراييها براي بانکهايي چون صادرات و تجارت در سالجاري و پشتسر گذاشتن همين مراحل براي سهام خودرويي در پايان سال ۹۲، نمونههاي خوبي براي سرمايهگذاران در اين بخشها بهشمار ميآيد و نبايد از ديد فعالان بورسي دور بماند.
علي صالحي نجفآبادي